آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

102

سلااااام

خوبید

ما خوبیم

اووو  چقد وقته ننوشتم .زندگی از اونموقع ها خیلی عوض شده.پسرم بزرگ شده ماشاله.دندون دراورده .براش اهنگ میذاریم یا خودمون یه چیز میخونیم دست میزنه خودشو تکون تکون میده..سرشو میذاره رو پاهام.هر صبح با نگاه و لبخند پسرم بیدار میشم.

زندگیم با عزیز بهتر شده.بهتر که یعنی عاقلانه تر و بالغانه تر.شاید چون احساس میکنیم پدر و مادر یکی دیگه هستیم.جایی برای عاقل نبودن یا لوس و اداهای الکی نیست.

خودم فکر میکنم پیشرفت گردم.ثیشرفت از این لحاظ که سعی میکنم  روی سلامتی روانم کار کنم و یادگرفته هام تو بالا و پایین زندگی کمکم میکنه نبازم.