شاید این اخرین پستم باشه و ماهها نتونم چیزی بنویسم.از شنبه خونه نشین شدم و سعی میکنم بیشتر راه برم تا زایمان راحتتر باشه.بهضی وقتها مخصوصا نصفه شبها که از خواب بیدار میشم ترس برم میداره.هزارتا نکنه میاد تو ذهنم.نهایتا فقط میتونم به خودم این دلداری رو بدم که امیدت به خدا باشه و اگر خداوند اتفاقی رو برات درنظر گرفته باشه چه بترسی چه نترسی نمیتونی ازش فرار کنی.
قبلنا که تو تلویزیون میدیدم تا بچه ای به دنیا میاد سریع از دکتر میپرسن که سالمه یا نه،با خودم میگفتم چه سوالی ؟ احتمال 90درصد سالمه.هرزگاهی یه اتفاقی میفته.الان که خودم به اون مرحله رسیدم راستش میترسم.بخاطر اینکه هم دکتر بهم گفته که زایمانت راحت نخواهد بود هم اینکه چند روز قبل که یکی از فامیلهامون رفته بود برا زایمان، بچه اش خفه شده .بخاطر فشار زایمان و دکترا هم گفتند که معلوم نیست خوب بشه یا نه....این دو دلیل این دمدمای زایمان باعث تشویش من شده.وگرنه قبلا با خودم میگفتم مطمینم زایمان راحتی خواهم داشت و با کوچولوم برمیگردم به خونه.علی ای حال سپردم به خدا.که جز این کاری از دستم برنمیاد.
هرگاه که تسلیمم درکارگه هستی،ارامتر از اهو، بی باکتر از شیرم هرگاه که میکوشم درکار کنم تدبیر ، رنج از پی رنج اید، زنجیر پی زنجیر
به هرحال دارم تو ذهنم جمع بندی میکنم که موقع زایمان که درد به
ادم فشار میاد و میگن خدا بیشتر حرف ادمو گوش میده، کسی از یادم نره.انشاله که خدا منو قابل بدونه و به صدای من حاجت یکی رو بده....
9اردیبهشت تاریخ زایمان هست .دلم میخوادسریعتر اتفاق بیفته.
یه چیز دیگه هم میخواستم اعتراف کنم،من با این بچه که هنوز نیومده خیلی رشد کردم.خیلی رقت قلب پیدا کردم.از خدا ممنونم و دعا میکنم همیشه در همین حال بمونم
به به به
آنه جان مبارکت باشه عزیزم ایشالا که خوش قدم باشه برات
خوشحال میشم به منم سری بزنی .
نمی دونم این نظر من رو کی می خونی
احتمال داره تا حالا زایمان کرده باشی انشالله که یک زایمان راحت بوده و با نینی نازت به خونه امدی
امیدوارم روزهای خوبی رو کنار نی نی سپری کنی
سلام آنه جونم
ایشالله به سلامتی فارغ میشی و گل پسرتو در آغوش میگیری عزیز دلم نگرانی به خودت راه نده منم برات همون روز دعا میکنم گلم زود از خودت خبر بده لطفا،
اگه تونستی بیا شمارتو برام بذار
انشاله زایمان راحتیداشته باشی :*********
دوستم امشبشب ارزوهاست.منو دعا میکنی؟؟؟
عزززززززززیزم خیلی خوشحالم که داری به روز زایمان نزدیک میشی. با این حرفایی که زدی منم استرس گرفتم برات . انشالله که اذیت نمیشی و خیلی راحت بچتو صحیح و سالم به دنیا میاری. خوبه که همه چی رو به خدا سپردی. برات آرامش بیشتر آرزو می کنم. منتظر خبرای خوبت هستم آنه جون..
سلام
فکرای منفی رو بریز دور و با توکل به خدا آماده زایمان شو. انشاالله که همه چی خوب پیش میره و به سلامتی زایمان می کنی.
التماس دعا.
ایشالا زایمان راحتی داشته باشی و نینیتوت سالم بیاد بغلت.بی خبرمون نذار.بوس
سلام گلم الان که اومدم وبلاگت فکر نمیکردم که پست جدید گذاشته باشی میخواستم تو پست قبلی برات بنویسم وجویای احوالت بشم امیدوارم که در روزهای باقی مانده حال جسمی و عاطفیت خوب باشه دلواپس نباش همینطور که خدا تا حالا لطف کرده حافظ تو و نینی بوده ان شاالله زایمان خوب وراحتی رو هم درانتظارت گذاشته شما دختر قوی ای هستی حالا دیگه دقیقه ی 90 به خودت استرس راه نده به روزها وروزگاران بعد از زایمانت با ارمیا فکر کن راستی اسم نینیمون همون ارمیا شد انه جون خواستم بگم سر زایمانت برا شفای مریضا برا کسانی که تو زندگیشون مشکل دارند برای کسانی که در انتظار فرزند هستند برای فرج امام زمان که ان شاالله ظهورش نزدیک بشه که بعد از ظهور تمام این مشکلات حل میشه برات نذر صلوات کردم و منتظر اینم که بیای وبنویسی که یک نینی زیبا ودوست داشتنی در اغوشت هست
امیدوارم زایمان راحت و بی دردسری داشته باشی.
بچه ت که به دنیا اومد از طرف منم ببوسش.