آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

عمر گران می گذرد خواهی نخواهی

چند روز پیش که تو سرویس شرکت داشتم میرفتم خونه به ماشین های توی جاده نگاه میکردم که چقدر سریع میان ورد میشن.عین ما ادم ها توی این دنیا.چقدر زود میایم وتموم میشیم ومیریم. چقدر عمر  زندگی کردنمون کوتاه هست.عمر محبت کردنمون کوتاه هست . عمر جوون بودنمون کوتاه هست.این روزها زندگیم رو از یه دریچه دیگه نگاه میکنم.احساس میکنم زندگیم خیلی زود تموم میشه پس تا وقت دارم  از زندگیم لذت ببرم .از جوونیم استفاده کنم. هر چقدر که دلم میخواد بخندم.نهایت لذت رو از کنار عزیز بودن ببرم.هرچقدر که میتونم بهش محبت کنم.چند روز پیشا عزیزو بغل کردم واز دوتا چشماش ودماغشو ولپاشو لباش بوسیدم.عزیز بهم میگه چی شده حالا انقدر منو میبوسی.میگم عزیز به این فکر کن که من وتو خیلیم بخوایم با هم زندگی کنیم همش 30 تا 40 سال وقت داریم.واین وقت خیلی کمه. 

کمه برای محبت کردن .برای عاشقی کردن.خدایا ارامش زندگی الانم رو از من نگیر.ارامشی که با عزیز دارم رو از من نگیر وبه همه بده. 

این روزها به پوستمم بیشتر میرسم.اب جعفری میخورم .ماسک میذارم روی صورتم.به اینه نگاه میکنم وکلی ذوق میکنم از طراوتی که پوستم پیدا میکنه..دیشب یه نارنگی که رو که از باغ خونه دایی عزیز چیده بودیم اوردم که بخوریم انقدر ترش بود که اصلا نتونستم بخورم گفتم پس میزنم به پوستم.10دقیقه گذاشتم رو پوستم وبعدش رفتم شستم .انگده این پوستم نرم شده بودبه عزیزم میگم دست بکش رو پوستم ببین چه نرم شده. 

 

خدایا کمکم کن همیشه شاداب وبا نشاط باشم.همیشه صورتم پر از خنده باشه.خدایا کمک کن از عمری که به من دادی استفاده کنم.یه روزی نیاد که بگم کاش اونموقع ها که میتونستم ومیشد بیشتر جوونی میکردم .بیشتر میخندیدم .کمتر حرص چیزهای بیخود رو میخوردم. خدایا عزیز رو برام حفظش کن.صحیح وسالم.خودت مواظبش باش.. 

امین

نظرات 5 + ارسال نظر
زری چهارشنبه 6 آذر 1392 ساعت 17:09 http://asemam-abri.blogsky.com/

خوبه که به فکر زیباییت هستی اما این بوتاکس و اینا خوب نیست بیخیالش شو ...
امیدوارم در کنار این اقا عزیز خوش باشی

بنظرم بستگی به دکترش داره.چندین نفر رو میشناسم که انجام دادند وراضی بودند.

سایدا چهارشنبه 6 آذر 1392 ساعت 09:57

آمین
ایشالا همیشه خوش باشی آنه جان خیلی خوبه که اینجوری فک میکنی

ممنون عزیزم.دعام کن همیشه در ذهنم پررنگ باشه

گلابتون بانو چهارشنبه 6 آذر 1392 ساعت 02:05 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

نگاه قشنگی به زندگی پیدا کردی!

ممنون.باصبوری وقانع بودنت توهم زندگی رو خیلی خوب میبینی..زندگیت پرارامش باد

نازی سه‌شنبه 5 آذر 1392 ساعت 13:31

خدایا کمکم کن همیشه شاداب وبا نشاط باشم.همیشه صورتم پر از خنده باشه.خدایا کمک کن از عمری که به من دادی استفاده کنم.یه روزی نیاد که بگم کاش اونموقع ها که میتونستم ومیشد بیشتر جوونی میکردم .بیشتر میخندیدم .کمتر حرص چیزهای بیخود رو میخوردم. خدایا عزیز رو برام حفظش کن.صحیح وسالم.خودت مواظبش باش.. الهی آمیییییییییییییییییییییییییییییییییییین

ممنون نازی عزیز ویه امییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین به این طولانی بودن برای همه دعاهای تو.عزیزم

هدیه سه‌شنبه 5 آذر 1392 ساعت 13:26 http://madamkameliya.blogfa.com

الهی آمین
انشرلی جونم دیدت نسبت به زندگی خیلی قشنگه، چون باعث میشه از زمان ِ حال نهایت استفاده رو ببری و قدر ِ تک تک ِ لحظاتت رو بدونی
الهی که همیشه در کنار ِ عزیزت تندرست و خوشبخت و عاشق باشید

ممنونم عزیزم.ایشاله توهم همیشه تندرست وخوشبخت باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد