آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
آن شرلی با موهای زیتونی

آن شرلی با موهای زیتونی

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

همسرم

دیشب بعد از شام یه فیلمی رو میدیدم .همسرم یهو بغلم کرد وبوسه بارونم کرد بعد بهم گفت:

تو بهترین همسری هستی که یه مرد میتونه داشته باشه.

بهم گفت ادمهایی مثل تو خیلی کمند اما یکی از این کم ها قسمت من شده


حرفهاش هیچوقت یادم نمیره

نظرات 1 + ارسال نظر
یه دوست پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 23:06 http://wakeupsleepy.blogfa.com

عزیزم انرژیشون رو تخلیه کنند ولی جوری که به همنوعانشون اسیب نرسونن
اونشب که جوونا ریختن بیرون پدر من صبحش مشهد فوت کرده بود و مادر عصر پرواز به تهران داشتن /بکذریم که از مهراباد تا شمیران چقدر توی راه بودن/وقتی رسیدن خونه غش می کنن/امبولانس راه نداشته بیاد/دکتر نمی تونسته بیاد و ما نزدیک بود مادرمون رو هم از دست بدیم
منم ان شرلی رو دوست دارم چه با موهای هویجی چه زیتونی

بله حق با شماست.هر چیزی حد وحدود واصولی داره.
خدا رحمت کنه پدرتون رو.روحشون قرین رحمت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد